فوتبال روز: اولین مسابقه خانگی دنیزلی با پرسپولیس یک نمایش کمنظیر و درخشان بود. سرخپوشان برای اولین بار در این فصل 4گل به حریف زدند و دوبرابر این تعداد هم فرصت گل از دست دادند. این نمایش خیرهکننده را چطور باید تحلیل کرد؟
نیمه پر لیوان
از همان اولین دقیقه بازی میشد فهمید که تیم سرخپوش امروز، پرسپولیس دیگری است. یعنی از همان لحظهای که مدافع شاهین در برخورد با وحید هاشمیان نقش زمین شد و مهرداد اولادی به سختی رضایت داد که توپ را به خارج از زمین بفرستد. این اتفاقات معمولا در دقایق پایانی مسابقه رخ میدهند نه در ثانیهی بیستوچهارم!
پرسپولیس دنیزلی پر از شور و تحرک است. پر از میل پیروزی. امسال غلامرضا رضایی را هیچکس در فرم امروزش ندیده بود. مهرداد اولادی که کمکم داشت به مهره مازاد قرمزها تبدیل میشد امروز تولد دوبارهای داشت. وحید هاشمیان در یک نیمهای که در میدان بود تاثیر بسیار مثبتی بر جریان بازی گذاشت. و علی کریمی همان کاپیتانی بود که در بازی قبل جای خالیاش به شدت احساس میشد.
در بقیه نقاط میدان هم آنچه بیش از هر چیزی به چشم میخورد طراوتی بود که قرمزپوشان میدان –برخلاف تمام روزهای این فصل- با خود به میدان آورده بودند. حتی در بازی قبلی هم رگههایی از نمایش چشمنواز پرسپولیسیها در بندرانزلی اجرا شد اما دو گل ملوان بر روی همکاریهای تمرینشدهای که بهخصوص در جناح چپ پرسپولیسیها انجام میشد سایه انداخت.
نیمه خالی لیوان
پرسپولیس برد قاطعانه را یک بار دیگر هم در این فصل تجربه کرده بود؛ در جریان پیروزی 3 بر یک مقابل نفت آبادان. نمایش زیبا هم اولین بار نیست که توسط پرسپولیس مدل90 به روی صحنه میرود. بازی هفته ششم این تیم در اصفهان و نمایش زیبای قرمزها مقابل ذوبآهن را اگر به خاطر بیاورید حتما تصدیق خواهید کرد که دستکمی از بازی امروز نداشت. اما سرخها یک هفته بعد از آن بازی، در داربی تهران آن نمایشها را از یاد بردند و کمر خم کردند.
با اتکا به همین دو خاطره میتوان پیروزی مقابل شاهین را هم جرقهای زودگذر برشمرد و به پرسپولیسیها هشدار داد که: «لطفا جوگیر نشوید!» بهخصوص که دست پرسپولیس در نقاطی از میدان به شدت خالی است و این دستهای خالی میتواند در مقاطع حساس به پاشنهی آشیل عمومصطفی بدل شود. پرسپولیس نه دروازهبان مطمئن دارد، نه مدافع میانی قابل اتکا. قرمزها فقط دو مدافع میانی دارند که از بین این دو، رضا نورمحمدی یک در میان محروم میشود و مجتبی شیری هم بینیاز از هر توضیحی است. تا روز هفتم اسفندماه که محمد نصرتی(معلوم نیست با چه سطحی از آمادگی) به این دو نفر اضافه شود پرسپولیسیها باید با همین دستهای خالی از دروازه بزرگ و دروازهبان نامطمئن خود دفاع کنند. حتی فکر کردن به این موضوع هم میتواند تن هواداران سرخ را بلرزاند.
تو خوبی، حتی اگر ببازی
پرسپولیس را در ادامه راه چگونه خواهیم دید؟ نمایش امروز نقطه استارت یک دوران باشکوه بود یا جرقهی کوچکی با عمر محدود و تاریخ انقضای معین؟ پاسخ دادن به این سوالها شاید با رجوع به سوابق قبلی دنیزلی و بهخصوص دوران 2/5ساله حضورش در ایران آسانتر میسر شود.
دنیزلی در دوره قبلی مربیگری در ایران هم تداوم تمام و کمالی در نتیجهگیری نداشت. یک روز استقلال را در داربی تهران زمینگیر میکرد و یک روز از پیکان 4گل میخورد. به مس کرمان که آن روز تیم پرقدرتی در لیگ برتر بود 4گل میزد اما طی نیم ساعت 3بار دروازهاش مقابل سپاهان باز میشد. او روال ثابت و مطمئنی در نتیجهگیری نداشت اما حتی در روزهای شکست هم نمایش شاگردانش راضیکننده بود.
عمومصطفی چهار سال و هفت ماه قبل ایران را ترک کرد و بعد از او پرسپولیس شش سرمربی دیگر روی نیمکت خود نشاند اما امروز هیچکدام از آن شش نفر -حتی آنهایی که برای پرسپولیس جام آوردند- محبوبیت این پیرمرد را ندارند. این یک واقعیت است. واقعیتی که دلیل آن را تنها و تنها میتوان در خاطرات تصویری پرسپولیسیها از تیم محبوبشان یافت.
شاید این بار هم نوار پیروزیهای این سرمربی ترک با شکستهای گاه و بیگاهش تکهتکه شود، اما نمایشهایی که او به صحنه میبرد -درست مثل امروز- نمایشهایی خواهند بود که به فوتبال ما ارزش فراوانتری خواهند بخشید. این نکته را نمیشود کتمان کرد که لیگ برتر ایران با عمومصطفی به مسئلهی جذابتری تبدیل میشود. جذابتر برای همه؛ چه آنها که پشت سر او ایستادهاند، و چه آنها که روبهرویش صف خواهند کشید.