فوتبال روز

آخرین اخبار فوتبال ایران،لیگ برتر،دسته یک،پرسپولیس،استقلال،عناوین روزنامه های ورزشی،حاشیه های فوتبال،فوتبال دنیا،جدول لیگ برتر

فوتبال روز

آخرین اخبار فوتبال ایران،لیگ برتر،دسته یک،پرسپولیس،استقلال،عناوین روزنامه های ورزشی،حاشیه های فوتبال،فوتبال دنیا،جدول لیگ برتر

به بهانه ملاقات با پروین در برنامه نود

علی پروین - دنیای فوتبال 

دنیای فوتبال:دلمان برای حضور پررنگت در فوتبال ایران تنگ شده است علی‌آقا – در برنامه نود به شش سال و چهار ماه قبل برگشتیم. دیدار پرسپولیس – ملوانی را که شما 3-2 باختید. تیم چهار بار به دیرک دروازه زد اما آخر کار باخت. شما چنان غضبناک بودید که مسوولان حراست ورزشگاه با ترس و لرز و نوکرم و چاکرم علی‌آقا به سمت رختکن هدایتمان می‌کردند.

آره علی‌آقا، غضب شما از ترس اخراج نبود، درست است که آن روزها آخرین روزهای رسمی مربیگری شما در فوتبال ایران بود اما باز هم آنقدر جایتان محکم بود که توپ هم نمی‌توانست تکانتان دهد. بدترین توهینی که به شما شد این بود که شما را از سکوی سرمربیگری به مدیریت فنی هدایت کند. علی پروین یک دنیا تعصب بود. مردی که طی چهار سال، سه بار قهرمان لیگ، یک بار قهرمان جام حذفی و یک بار نایب‌قهرمان لیگ شده بود، به اندازه کافی قدرتمند بود که از کسی نهراسد. بعد از آن باخت علی پروین آشکارا از ناراحتی می‌لرزید. او یک دنیا تعصب بود. پرسپولیس و برد پرسپولیس برای او همه چیز بود. علی پروین به جز برد را نمی‌توانست تحمل کند. دکتر زادمهر می‌گوید: «20 ساله بودم و علی‌آقا 30 ساله، در تمرینات پرسپولیس روزی من را دعوت کرد تا پنالتی بزنیم و من او را بردم، تحمل باخت را نداشت. آنقدر با من بازی کرد تا سه بار متوالی من را ببرد و غضب آن یک باخت را فراموش کند.»
علی پروین با پرسپولیس به اندازه موی سر بسیاری از مدعیان امروز قهرمانی و افتخار دارد. او با تمام وجود به فکر فوتبال و موفقیت در فوتبال بود. مرتضی فنونی‌زاده می‌گوید: «علی‌آقا رییس جمهور هم شود دوست دارد سرمربی باشد و آن 11 نفر آخر را او به داخل زمین بفرستد»! این از عشق او به فوتبال است و روایت کریم باوی هم از عشق او به پیروزی و شادی مردم حکایت دارد: «علی‌آقا تاکتیک نمی‌دانست، عاشق مردم بود. می‌گفت:‌ «فلانی، تو، تو و تو داخل زمین می‌روید، این جمعیتی که آمده شما را ببیند به عشق دیدن برد شما آمده است. اگر تماشاگر شما فوت کند،‌ 50 هزار فوت، قدرت بردن توپ را داخل دروازه با سرعت 100 کیلومتر را دارد. دوست ندارم این مردم ناراحت از ورزشگاه خارج شوند.» علی پروین در آخرین روزهای فوتبالش، آن روزها که هنوز نا و نفس داشت خودش را آخرین راه پیروزی می‌دانست. شهریور 62 بود که پرسپولیس یک – صفر از شاهین عقب بود. علی پروین داخل زمین آمد. مرد 37 ساله پرسپولیس را برنده کرد. آن هم با نتیجه 5-2 کمیته انضباطی حکم به شکست 3 – صفر پرسپولیس داد. عضب به دل پروین ماند، یکسال بعد پرسپولیس و شاهین روبه‌روی هم ایستادند در تیم شاهین نصرا... عبداللهی، محمد صادقی، امیر قلعه‌نویی، مجتبی محرمی، علی حیدری، کریم باوی، فرشاد پیوس و... بازی می‌کردند که بین 21 تا 35 سال داشتند. پرسپولیس 6 – یک برنده شد و علی‌آقا با انجام بهترین و تماشایی‌ترین نمایش خود، چهار گل از شش گل را زد! فکرش را بکنید علی‌آقای چه بود و این متکبرهای مغرور و از دماغ فیل افتاده کجا؟ در سال 63، پروین 38 ساله در شش بازی از مسابقات تهران که البته نیمه‌کاره ماند، برابر آرارات، دریانوردان، راه‌آهن، شاهین، پیام و سعدآباد، 10 گل زد که البته یکی از 10 تا پنالتی بود اما امسال علی کریمی 31 ساله در 12 بازی از لیگ 10 گل می‌زند که شش تای آن پنالتی بوده و تازه دو پنالتی هم توسط جادوگر 31 ساله خراب می‌شود. پروین وقتی یک پنالتی از دست می‌داد سرش را پایین می‌انداخت و پنالتی بعدی را به ناصر محمدخانی یا مایلی‌کهن می‌داد. تازه حریفانی که از 38 سالگی پروین 10 گل در شش بازی خوردند کجا و امروزی‌ها کجا، کافی‌ است بدانید که گلر آرارات وازگن صفریان، گلر دریانوردان رضا محتشم، گلر راه‌آهن علی گیوه‌ای، گلر شاهین جواد محمودی، گلر پیام، مجید رضایی و گلر تیم فوتبال سعدآباد اصغر رسول‌زاده بودند. محتشم و گیوه‌ای و وازگن و رضایی و رسول‌زاده و محمودی کجا و امروزی‌ها کجا. این تو بودی علی‌آقا که رویای فوتبال بودی!
گل‌‌هایت را... چه بگویم. به دروازه‌بان وقت تیم‌ملی، احمد سجادی در 41 ساله با ضربه کاشته گل زدی، از 30 متری بدون دورخیز، به دفاع شاهین که نصرا... عبداللهی، امیر مرزوقی، مجتبی محرمی و شکورزاده را داشت چهار گل زدی! در سال 61، وقتی 36 ساله بودی آقای گل مسابقات تهرانی شدی که علیدوستی 27 ساله، چنگیز 25 ساله، کامل انجینی 28 ساله، ناصر محمدخانی 23 ساله، فرشاد پیوس 21 ساله، مرتضی یکه 22 ساله، پرویز مظلومی 28 ساله، فتح‌آبادی 24 ساله و... داشت. به قول جواد ا...وردی در این فوتبال اگر قرار است یکی ببرد و بدزدد و بخورد، ای کاش تو باشی، اگر کسی قرار است سر آدم را ببرد و روی سینه بگذارد، تو باشی بهتر است تا اینکه از گرد راه رسیده و اینگونه عمل کنند.
«همین حالا اگر سر تو، تنها یک نیم روز، روی بدن یکی از ما بود معجزه می‌کردیم و با آن سر افسانه‌ای تمام مشکلات زندگیمان را حل می‌کردیم - «نقل به مضمون از گفتار جواد ا...‌وردی» تو فراموش شدنی نیستی، خاطره خوب کودکی، نوجوانی و جوانی ما، فراموشت نمی‌کنیم حتی اگر امروز مثل 30 سال قبل سلطان خاکی‌ها نباشی. حتی اگر کله پاچه صبحانه این‌روزهای خانواده 11-10 نفری تو بالای 120 هزار تومان و هزینه پرده‌های عمارت رویائیت در لواسان 50 میلیون و هزینه باغبانی باغچه‌هایت در ماه یک میلیون تومان باشد. بگذار اسطوره – با این زندگی افسانه‌ای دلش خوش باشد. ما هم به خوشدلی تو دل خوشیم! 

 

                                  

                                           لطفا درخصوص این خبر نظر دهید

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد