فوتبال روز:فاجعه، افتضاح، تحقیر، آبروریزی و... واژگانی هستند که میتوان برای باخت پرسپولیس مقابل شاهینبوشهر به کار برد. شکستی با حساب چهار بر یک که باعث شد پرسپولیس به نسبت هفته گذشته با سقوطی دو پلهای در رده پنجم جدول لیگ نهم قرار بگیرد.
باخت جزیی از فوتبال است و هیچ مربی و بازیکن و تیمی در جهان وجود ندارد که این طعم تلخ را نه یکبار بلکه دهها بار نچشیده باشد،اما بعضی وقتها نوع باخت به شکلی است که میتوان همه واژگان ذکر شده در ابتدای این مقال را به آنها نسبت داد و شکست پرسپولیس مقابل شاهین هم مستحق قرار گرفتن در این ردیف است. قرمزها چنان عملکرد وحشتناکی در زمین ورزشگاه شهید بهشتی بوشهر داشتند که علی دایی از این مسابقه به عنوان بدترین باخت تاریخ زندگی خود یاد میکند. فراموش نکنیم که بهترین گلزن ملی جهان در کارنامه خود به هنگام بازیگری تجربه شکستهایی نظیر پنج بر یک با تیم ملی مقابل اتریش،سه بر یک با تیم ملی بحرین، سه بر صفر با تیم ملی مقابل کرهجنوبی و به هنگام مربیگری هم با سایپا در لیگ هفتم طی یک فصل 13 شکست را تجربه کرد یا با تیم ملی مقابل یکصدهزار نفر در آزادی اولین شکست خانگی ایران مقابل عربستان را متحمل شد ولی وقتی مردی با چنین تجربیاتی، شکست روز شنبه در بوشهر را بدترین باخت خود عنوان میکند، میتوان به عمق فاجعه پی برد، چون نمایش روز شنبه پرسپولیس در ساحل خلیجفارس حکایت نفراتی بود که لباس قرمز رنگ فوتبال را پوشیده بودند ولی سادهترین مفاهیم فوتبالی را که شاگردان مدارس فوتبال هم بلد هستند، نمیدانستند. دریغ از سه پاس سالم و یک حرکت سالم تیمی و تاکتیکی و پربیراه نیست اگر مدعی شویم شاهین بعد از گل چهارم از سر شکم سیری بازی کرد و گرنه این تیم میتوانست یک شکست تاریخی را در کارنامه پرسپولیس به ثبت برساند. اما یک نگاه واقعبینانه و جدا از موارد احساسی ثابت میکند که این باخت بیشتر یک اتفاق بود که ممکن است در طول یک فصل فوتبالی برای هر تیمی رخ دهد. مسلما علی دایی آن قدر توانایی ندارد که در عرض 20 روز تمام آموزههای فوتبالی را از ذهن بازیکنان پرسپولیس پاک کند و آنها را تبدیل به نفراتی منفعل و غریبه با فوتبال کند. این که قرمزها در فصل جاری کمتر نشانی از یک تیم خوب و مقتدر داشتهاند، اصلا قابل کتمان نیست. آنها در طول لیگ نهم درست مثل لیگ هشتم آن قدر فراز و نشیب داشتهاند که هرگز نتوانستهاند در قالب یک مدعی ظاهر شوند ولی حتی اگر 11 بازیکن این تیم بدون مربی و تاکتیک هم در روزی معمولی وارد میدان میشدند، مسلما نمایشی بهتر از آنچه عصر شنبه دیدیم، ارایه میکردند.شکست چهار بر یک پرسپولیس مقابل شاهین بوشهر را همانطور که اشاره کردیم نمیتوان کاملا به حساب دایی نوشت و در عینحال نمیتوان به بهانه دیر آمدن او تقصیر را به گردن کادرفنی قبلی و مخصوصا شخص کرانیکار انداخت. پرسپولیس در بوشهر باخت و خیلی بد هم باخت ولی چیزی شبیه به فوتبال هم ارایه نکرد تا بتوان در مورد زوایای مختلف آن پای بوته نقد نشست و علل و عوامل آن را ریشهیابی کرد. این شکست به نام فوتبال بود ولی در واقع اتفاقی بود که شاید از مجموعه عوامل ریز و درشت تشکیل شده باشد. در واقع الان وقت مناسبی برای کوبیدن پرسپولیس، دایی و کاشانی نیست چون به جز نتیجه هیچ مستند دیگری از علل این فاجعه در دست نیست و نقد نوشتن یا تحلیل کردن این باخت در حقیقت آب در هاون کوبیدن است. باید اجازه داد تا دستاندرکاران باشگاه و کادرفنی پرسپولیس درست به همان شکلی که حبیب کاشانی مدعی شده،این باخت را آسیبشناسی کنند. باز هم تکرار میکنیم که این باخت فوتبالی نبود و بیشتر به یک اتفاق شباهت داشت ولی اگر مشابه چنین مواردی در بازیهای بعدی رخ داد آن وقت موعد گیر دادن به کادرفنی و مدیران فرا میرسد.
فعلا این اتفاق را در گنجه خاطرات بگذارید تا بعد! اما اینکه بعضیها با کارنامه مشخص و صد البته سرشار از نمرات ضعیف در پرسپولیس به خود اجازه دهند در همین ابتدای همکاری مشترک کاشانی و دایی همه چیز را زیر سوال ببرند،اصلا قابل قبول نیست. آنهایی که در حوزه تخصصی کاری خود هرگز نتوانستند متناسب نام و آوازه قبلیشان ظاهر شوند فعلا بهتر است دندان روی جگر بگذارند چون اگر این شکست فاجعهبار مثل باخت چهار بر یک به استقلال اهواز در لیگ هفتم تبدیل به شوک مثبتی شده و باعث تحول پرسپولیس شود، آن وقت این منتقدان دستپاچه و عجول بیشتر از همه شرمنده خواهند شد!
شما میتوانید علاوه بر واردشدن از آدرس وبلاگ از آدرس زیر
نیز وارد سایت شوید: www.footballrooz.com