فوتبال روز

آخرین اخبار فوتبال ایران،لیگ برتر،دسته یک،پرسپولیس،استقلال،عناوین روزنامه های ورزشی،حاشیه های فوتبال،فوتبال دنیا،جدول لیگ برتر

فوتبال روز

آخرین اخبار فوتبال ایران،لیگ برتر،دسته یک،پرسپولیس،استقلال،عناوین روزنامه های ورزشی،حاشیه های فوتبال،فوتبال دنیا،جدول لیگ برتر

تمام ترانسفرهای مهم تاریخ فوتبال ایران که عقیم ماند

 

فوتبال روز:ترانسفر فوتبالیست‌های ایرانی به اروپا در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 رونق بسیار زیادی داشت و در این سال‌ها به ویژه پس از جام جهانی 98 فرانسه شاهد کوچ گسترده ستاره‌های استقلال و پرسپولیس و تیم ملی به لیگ کشورهایی چون آلمان، اتریش، ترکیه، بلژیک و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس بودیم.

 

اما در طول تاریخ فوتبال ما به ویژه پس از انقلاب چند ترانسفر بزرگ به دلایل گوناگون از جمله مصدومیت، پیشنهاد مالی پایین و نازل تیم خواهان و عدم همکاری یا ضعف قوانین فدراسیون و باشگاه‌ها ناکام و عقیم ماند. در زیر به چند مورد مهم و ماندگار این موارد مروری دوباره می‌کنیم. مواردی که هر کدام در صورت تحقق می‌توانست افتخار و فتح تازه‌ای برای فوتبال و فوتبالیست‌های ایران باشد.

ناصر حجازی - منچستریونایتد 

 این موضوع را بارها به طور مفصل از زبان خود ناصرخان به ویژه به تازگی و پس از نامه سرالکس فرگوسن به او در روزنامه‌ها خواندید. در سال 58 که البته برخی روزنامه‌نگاران قدیمی معتقدند در سال 54-53 بود دعوت‌نامه‌ای از سوی باشگاه منچستریونایتد انگلیس برای ناصر حجازی ارسال می‌شود و ناصرخان هم چند روزی را در تمرینات این تیم بزرگ اروپایی شرکت می‌کند و حتی در یک بازی دوستانه برای شیاطین سرخ به میدان می‌رود اما به دلیل مخالفت فدراسیون یا عدم همکاری آنها برگه رضایتنامه یا همان ITC حجازی صادر نمی‌شود تا این فرصت طلایی برای دروازه‌بان و کاپیتان آن روزهای تیم ملی به همین راحتی از دست برود.

نامجومطلق - پاری‌سن‌ژرمن
مجید نامجومطلق پس از بازی معروف برابر الجزایر و درخشش خیره‌کننده برابر این تیم پرقدرت آفریقایی که روزگاری مستعمره فرانسه بود مورد توجه تیم اول این کشور اروپایی قرار می‌گیرد. اما این انتقال که می‌رفت در سال 91 میلادی (1370) با دعوتنامه غول فوتبال فرانسه شکل بگیرد با یک مصدومیت سنگین نقش بر آب شد. در بازی استقلال و پاس اکبر یوسفی پای نامجومطلق را می‌شکند و همین موضوع کافی بود تا آقامجید نتواند راهی لوشامپیونا شود. بسیاری بر این اعتقاد و باور هستند که نامجومطلق تکنیکی‌ترین و باهوش‌ترین فوتبالیست ایرانی بود که تاریخ به خود دیده بود و حضورش در پاری‌سن‌ژرمن او را به قله‌های رفیع فوتبال اروپا می‌رساند اما افسوس که قسمت و تقدیر چیز دیگری بود.

پرویز برومند - آیندهوون
جوان رعنایی که پس از درخشش در تیم مقاومت سپاسی شیراز به استقلال آمد و به واسطه استیل‌ عالی و درخشش در این تیم خیلی زود به تیم ملی رسید. آن روزها بسیاری بر این باور بودند که پرویز می‌تواند عابدزاده دیگری برای استقلال و تیم ملی باشد.
حتی خود احمدرضا هم این موضوع را تاکید می‌کرد. برومند در سال 78 دعوتنامه‌ای از سوی باشگاه آیندهوون هلند دریافت کرد اما هرگز پایش به این کشور باز نشد. دلیل این موضوع را هم بهتر است از زبان خودش بخوانیم: «آیندهوون هلند دعوتنامه رسمی برای من و محمد نوازی فرستاد و خواستار حضور ما شد. باشگاه مذاکره کرد و قرار شد در ازای قراردادی سه ساله مبلغ یک میلیاردودویست میلیون تومان پرداخت کند. اما باشگاه استقلال از این مبلغ تنها 50 میلیون تومان آن را به من پرداخت می‌کرد. یعنی باید برای سه سال حضور در هلند تنها 50 میلیون می‌گرفتم! خلاصه دیدم با این پول ارزش ندارد به آنجا بروم این طور شد که قید حضور در آیندهوون را زدم. برای نوازی هم فکر کنم چنین حالتی پیش آمد. باشگاه استقلال هم جای ما فیلم بازی هادی طباطبایی و ستار همدانی را به باشگاه هلندی ارسال کرد. آن طور که متوجه شدم مسوولان آیندهوون از این موضوع ناراحت شدند و دیگر جوابی ندادند.» برای پرویز هم تقدیر این گونه رقم خورد.

خداداد عزیزی - کی لیگ 

غزال تیز پای فوتبال ایران در حدود سال 77 بود که از باشگاه معروف کره‌جنوبی دعوتنامه‌ای دریافت کرد تا به شرق آسیا رفته و برای آنها توپ بزند. اما مخالفت مدیران باشگاه بهمن مانع این انتقال شد. اگر خداداد به کی لیگ می‌رفت اولین و آخرین فوتبالیست ایرانی بود که موفق به گشودن دروازه‌های فوتبال لیگ کره می‌شد. غیر از رضا شاهرودی که در دالیان چین توپ زد هیچ بازیکن ایرانی راهی سه لیگ برتر شرق آسیا یعنی کی لیگ کره‌جنوبی، جی لیگ ژاپن و چین نشده است. اسم تیم خواهان امروز در یاد خداداد نمانده است اما تا آنجا که به خاطر می‌آوریم پوهانگ استیلرز بود: «دعوتنامه ارسال شد اما مدیران باشگاه بهمن با این انتقال مخالفت کردند و گفتند تو باید به اروپا بروی. بعد هم به‌رغم دعوتنامه تیم‌های بورسیادورتموند و آرمینا بیله‌فیلد برای حضورم در باشگاه کلن توافق شد و به آلمان رفتم. اسم تیم‌های کره‌ای در خاطرم نیست. اما یادم می‌آید یوهانگ موهانگ داشت.»

شاهرخ بیانی - فرانکفورت 

شاهرخ بیانی پس از جدایی از استقلال و پیش از پیوستن به پرسپولیس در سال 1986 میلادی یا همان 1365 خودمان مدتی به آلمان رفت، در همین سال باشگاه اینتراخت فرانکفورت آلمان برای جذب او ابراز تمایل کرد اما او به ایران برگشت تا پیراهن پرسپولیس را به تن کند. اما چرا؟ بهتر است خودش توضیح دهد: «وقتی از استقلال جدا شدم نمی‌توانستم مستقیم به پرسپولیس بروم چرا که منع قانونی داشت و باید بین آن وقفه می‌افتاد. در این مدت به تیم ویس بادن آلمان که یک تیم آماتور و دسته دومی این کشور بود رفتم. درست در همین زمان اینتراخت خواهان جذب من شد اما به خاطر تیم ملی مجبور شدم برگردم. در آن موقع اگر در خارج از ایران بازی می‌کردی به تیم ملی دعوت نمی‌شدی. تازه وقتی برمی‌گشتی هم باید شش ماه از آمدنت گذشته بود تا می‌توانستی پیراهن تیم ملی را بر تن کنی. به خاطر دارم این حالت برای حمید علی‌دوستی هم پیش آمد و او پس از آن که شش ماه از فوتبال اروپا به ایران برگشت توانست برای تیم ملی بازی کند. به هر شکل از قبل هم به پرسپولیس و علی پروین قول داده بودم که به پرسپولیس می‌روم. علی‌آقا از من خواست تا هر چه سریع‌تر برگردم و برای تیم ملی و پرسپولیس بازی کنم و من هم این کار را انجام دادم.» برای شاهرخ هم سرنوشت این گونه شکل گرفت. آن سال‌ها ایران درگیر جنگ هشت ساله با عراق بود.

نیکبخت - ویارئال
علیرضا نیکبخت‌واحدی از جمله بهترین چپ پاهای تاریخ فوتبال ما محسوب می‌شود اما افسوس و صد افسوس که برای او همیشه حاشیه بر متن برتری داشت. در سال 84 از طرف ویارئال اسپانیا برای او دعوتنامه‌ای آمد تا به عنوان اولین فوتبالیست ایرانی پا به لالیگا بگذارد. اما ماجرا هر چه بود او به بهانه این که نمی‌تواند در خارج از ایران و دور از وطن زندگی کند قید این انتقال را زد و سرانجام راهی لیگ امارات و تیم الوصل شد؟! در یک مقطع دیگر هم او از اتلتیکومادرید پیشنهاد مشابه‌ای را دریافت کرده بود اما باز هم به همین بهانه قید آن را زد. برخی افراد مطلع و نزدیک به او دلیل اصلی رد این پیشنهاد از طرف علی نیکی را به حاشیه‌های او ربط می‌دهند که رفتن او به امارات را توجیه می‌کند اما چون رسمی نیست از بازگو کردن آن معذوریم. سرانجام حاشیه‌ها کار او را به جایی کشاند که امروز نه تنها تیم‌های اروپایی و عربی که در همین لیگ خودمان هم برای او مشتری پیدا نمی‌شود. به قولی حالا سر نخواستن او دعواست.

مجتبی جباری - گرنوبل 

پس از نامجومطلق دومین بازیکنی که شانس حضور در لوشامپیونا را پیدا کرد مجتبی جباری بود. خودش هم علاقه زیادی داشت تا به فوتبال فرانسه برود. شاید این به خاطر لقب زیدان آسیاست که سایت AFC و تماشاگران ایرانی به او می‌دهند. اگر مجتبی در آستانه بازی‌های جام جهانی 2002 آلمان مصدوم نمی‌شد قطعا مانند دوست خود آندرانیک تیموریان الان در فوتبال اروپا توپ می‌زد. اما مصدومیت در تمرینات تیم ملی او را از هدف خود دور و مصدومیت‌های پی در پی و طولانی بعدی دورتر کرد. اما جباری در پایان لیگ هفتم حرفه‌ای و سال 87 برای پیوستن به تیم ته جدولی گرنوبل فوت 38 فرانسه راهی این کشور شد. در تمرینات و بازی‌های دوستانه این تیم هم شرکت کرد اما در آخر با توجه به پیشنهاد مالی پایین این باشگاه و اصرارها و وعده‌های علی فتح‌ا...زاده برای ترانسفر شدن به تیم‌های اروپایی با شرایط بهتر پای برگه قرارداد یکساله و مشروط باشگاه استقلال را امضا کرد و زیدان آسیا در استقلال و فوتبال ایران ماندگار شد و باز هم قصه و سریال تکراری مصدومیت گریبانگیر او شد!

مهدی شیری - النصر عربستان 

مهدی شیری با درخشش در برق شیراز این فرصت را پیدا کرد تا در سال 88 و اواسط لیگ هشتم حرفه‌ای به عنوان اولین لژیونر ایرانی راهی فوتبال عربستان شود. او با النصر به توافق رسید و حتی قرارداد هم امضا کرد اما روابط تیره سیاسی ایران و عربستان مانع از حضورش در این تیم عربستانی شد و به ناچار قراردادش را فسخ کرد تا مشخص شود فوتبال نه تنها از سیاست جدا نیست که با آن رابطه مستقیم هم دارد.

رحمتی - روزنبرگ نروژ
درخشش مهدی رحمتی در تیم ملی و مس کرمان این فرصت را برای او فراهم کرد تا به فوتبال قاره سبز و لیگ نروژ برود اما با توجه به شرایط فصل فوتبال و زمان باقی‌مانده تا فصل نقل‌وانتقالات او مجبور بود شش ماه پشت خط بماند تا بتواند پای برگه قرارداد را امضا کند. با توجه به ریسکی که این موضوع داشت ترجیح داد در فوتبال ایران بماند و با یک قرارداد مالی خوب راهی سپاهان شود.

پیکان تهران - تاریبو وست
تفاوت این انتقال با 9 انتقال قبلی این است که این بار جای رفتن یک بازیکن ایران به تیم‌های خوب خارجی قرار بود یک خارجی خوب به یک تیم ایرانی بیاید.
تاریبووست، مدافع تیم ملی نیجریه با آن موهای بلند فسفری بافته شده برای علاقه‌مندان به فوتبال به طور کامل شناخته شده است. علاوه بر بازی‌های او با تیم ملی نیجریه در جام‌های جهانی حضورش در باشگاه‌های بزرگ اروپایی اینترمیلان، آث میلان، کایزر سلاترن، اوسر، دربی کانتی و پارتیزان بلگراد صربستان از او یک چهره شناخته شده در سطح اول فوتبال جهان ساخته بود. مدیران فوتبال ما علاقه زیادی داشتند تا به سبک کشورهای عربی حوزه خلیج فارس پای ستاره‌های در آستانه بازنشستگی فوتبال اروپا را به ایران و تیم‌های خود بازکنند. هاکان شوکور، روماریو، ریوالدو و جونینیو از جمله نام‌های بزرگی بودند که برای حضور در استقلال، پاس و پرسپولیس نامشان مطرح شد اما هرگز حتی پای آنها به ایران هم باز نشد. اما پیکان موفق شد در سال 2007 وست 33 ساله را از تیم جولیوس برگر نیجریه جذب کند. او به تهران آمد، قرارداد هم امضا کرد و با پیراهن تیم پیکان هم عکس گرفت. البته قیافه و استیل‌ او از آنچه که در ذهن داشتیم تفاوت‌های فراوانی کرده بود. اما ناگهان و به دلیل یا دلایلی که هرگز شفاف و روشن نشد ناگهان پس از یکی،‌ دو جلسه تمرین او قرارداد خود را فسخ کرد و از ایران رفت؟!
 

به این ترتیب این رویا که پای بزرگان فوتبال جهان می‌تواند به تیم‌های ایران باز شود یک شبه بر باد رفت. پس از آن هم دیگر هیچ مدیری سعی نکرد کاری نظیر این انجام دهد. اما نکته جالبی که در خصوص تاریبو وست به چشم می‌خورد حضور او در العربی قطر هم شرایطی مانند پیکان تهران داشت و پس از فسخ قرارداد بدون انجام هیچ بازی برای این تیم به پلیموت انگلیس رفت.
بعد از فسخ قرارداد با پیکان تا به امروز او به هیچ تیم دیگری نرفته است. حالا چرا و مشکل چه بود ما هم نمی‌دانیم.
 

منبع:روزنامه گل 

 

 

                          شما  میتوانید از  آدرس  زیر  وارد صفحه اصلی 

                          سایت  شوید:  www.footballrooz.com  

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد