فوتبال روز:گفتند و شنیدیم و نوشتند و خواندیم. افشین قطبی کسی بود که با زد و بند دلالها به ایران آمده بود. او تنها مربی زنان بوده و چیزی نمیداند و تنها یک آرتیست و یک شومن خبره است. همهی اینها را از سرباز عزیزی تا سرهنگ یاوری، از کسی مثل نیکبخت تا فرهیختهای به اسم حاجرضایی گفتند و شنیدیم.
اما حالا خبر آمده که افشین قطبی با شیمیزو اس پالس ژاپن قرارداد ساله بسته و یک سرچ اینترنتی ساده کافیست تا متوجه بشوید این تیم جزء بالانشینهای جیلیگ این کشور است و تا هفتهی دوازدهم هم در صدر جدول بوده.
فوتبال ژاپن که پیر دیر ما ناصر ابراهیمی و شاغلام ظاهرا سادهدل ما به پیشرفتشان در فوتبال اعتراف کردهاند، افشین قطبی را انتخاب میکند و برمیدارد و ما هنوز جاها و جایگاههای مهم را به امثال مظلومی و دایی و پیروانی تعارف میکنیم و دلیل شکستمان را در طعم ماکارونی و کشک بادمجان جستوجو میکنیم.
میشود دربارهی خیلی چیزها نوشت. از مدیریت ارزشی جناب کاشانی تا لومپنیسم لیدرهای استادیوم که بعد از باخت چهار بر یک تیم صدرنشین قطبی میخواستند او را تکهتکه کنند اما برای تیم رده پنجمی علی دایی بعد از شکستهای سه گله و چهار گله، هورا میکشند و سوت ممتد بلبلی میزنند. اینجا گزارشگری نظیر جواد خیابانی قطبی را به خاطر زندهگی و تحصیل در آمریکا لایق نشستن روی نیمکت نیمملی ایران نمیداند ولی خداداد عزیزی سردستهی همیشهگی معترضان ،بعد از کسب رکورد سقوط دوتیم در یک فصل خرخره همه را می جود.
در اینجا کسی حوصلهی کار کردن ندارد. همه با نفی و نکوهش هم زندگی را سر میکنند. در چنین فضایی بود که حتی شکل شادی کردن قطبی هم محل اشکال شد؛ نه فقط از طرف کم سوادها که از طرف فارغالتحصیل بهترین دانشگاه ایران آقای فردوسیپور. اینجا دیگر تفاوتی بین آدمها و سطح دانششان نیست. همه ریشه در یک فرهنگ دارند؛ فرهنگ کار نکردن و پشت پا گرفتن. اینجا کسی رنج کار کردن را به جان نمیخرد و همه میخواهد بنشینند و مثل شاغلام با تسبیحی در دست و ذکری بر لب تمام سیستمهای برنامهریزی شده را شکست بدهند. کسی رنج کار را نمیشناسد و برای همین گنجی هم ندارد و بعد به گنج دیگران هم تف میاندازد تا عقدهی دست خالی خودش را خالی کرده باشد. سیستم ژاپنی با افشین قطبی قرارداد امضا میکند و ما برای رفتن او لحظهشماری میکنیم و روزنامهنگار مثلا روشنفکرمان وعده میدهد با رفتن قطبی جشن بزرگی برپا خواهد کرد و در همین حال برای حفظ شاغلام دست و پا میزنیم و نازش را به قیمت گزاف میخریم.
چیز عجیبی نیست؛ قطبی هم مثل خیلیهای دیگر که دوست داشتند کار بکنند و نتیجه کارشان را ببیند، به جایی میرود که مزد کار، گنج است، نه رنج مضاعف.
قطبی هم به زودی در سرزمین سالم و درست دوباره مشغول به کار میشود و ما اینجا نشستهایم و برای شکست خوردنش لحظهشماری میکنیم و بعید نیست دربارهی نفوذ دلالها در ژاپن هم مطلب بنویسیم و مصاحبه کنیم که قطبی با اعتبار نیمکت تیمملی ما قرارداد بسته و هرگز به این سوال جواب نخواهیم داد که چرا این اعتبار نیمکت ملی ما فقط به امثال برانکو و بلاژویچ و قطبی میرسد و مایلیکهن و قلعهنویی و دایی سهمی از این اعتبار نبردهاند و حالا برای برنده شدن در لیگ ایران دست و پا میزنند و بیشتر فرو میروند!
منبع:سایت گل
شما میتوانید از آدرس زیر وارد صفحه اصلی
سایت شوید: www.footballrooz.com
مطلب عالی بود. متشکرم