فوتبال روز

آخرین اخبار فوتبال ایران،لیگ برتر،دسته یک،پرسپولیس،استقلال،عناوین روزنامه های ورزشی،حاشیه های فوتبال،فوتبال دنیا،جدول لیگ برتر

فوتبال روز

آخرین اخبار فوتبال ایران،لیگ برتر،دسته یک،پرسپولیس،استقلال،عناوین روزنامه های ورزشی،حاشیه های فوتبال،فوتبال دنیا،جدول لیگ برتر

چاخانهای قلعه نویی در ۹۰:حجازی را هم من به استقلال آوردم!

 

فوتبال روز: مجادله و یکه به دوهای تکراری عادل فردوسی پور و امیر قلعه نویی در برنامه نود یک ساعت و اندی طول کشید. مثل همیشه هر دو طرف فقط حرف خودشان را زدند و تاکتیتک های مختلفی را برای پیروزی در این نبرد امتحان کردند.

 

1-برداشت نهایی از این مشاجره نافرجام می تواند این باشد که فردوسی پور هرگز در میان دوستان پرتعداد قلعه نویی جایگاهی نخواهد داشت. در مکتب سرمربی سپاهان دوست یعنی کسی که امتیاز ویژه ای را برای او قائل می شود و تفاوت می گذارد بین ژنرال و دیگران. فردوسی پور و قلعه نویی دوستان خوبی می بودند اگر مجری نود مثلا قبل از پخش اعتراض احمد جمشیدیان با قلعه نویی تماس می گرفت و از او برای روی آنتن فرستادن این تصاویر رخصت می طلبید. دوستان امیر قلعه نویی او را بد عادت کرده اند و امیدواری به حل مشکلات و به تفاهم رسیدن این دو موجود بیهوده است. 

 

2- فردوسی پور در طول برنامه تلاش کرد با زبان بی زبانی به قلعه نویی تفهیم کند که سپاهان و او با سایر تیم ها و مربیان برایش تفاوتی ندارند و دلیلی ندارد در برخی موارد برای بعضی ها استثنا قائل شود. مجری نود اما سرانجام تسلیم پافشاری های پیای قلعه نویی شد. او در کلیدی ترین زمان ممکن خودش را کنار کشید و آنتن را در اختیار مهمان برنامه قرار داد. در شبی که پخش عکس های مربوط به مراسم خاکسپاری ناصر حجازی تاثیرگذارترین آیتم برنامه نود بود، خیلی ها در انتظار واکنش قلعه نویی به این اتفاق به عنوان یکی از افراد باسابقه لیست سیاه بلندبالای حجازی بودند. او کاملا با برنامه به استودیو نود آمده بود و خوب می دانست نمی تواند این شب خاص را بدون اشاره به اختلافاتی که با ناصر حجازی داشت و غیبت معنادارش در خاکسپاری و ترحیم او به پایان ببرد. قلعه نویی در آغاز برنامه با یک جمله بسیار کوتاه درگذشت حجازی را تسلیت گفت اما قابل پیش بینی بود که او به همین اکتفا نخواهد کرد و حرفهای دیگری هم برای گفتن دارد. ساعت دو و نیم بامداد و در دقایق پایانی برنامه قلعه نویی گفت می خواهد خاطره ای را از زمانی که ناصر حجازی برای اولین بار سرمربی استقلال شد تعریف کند. او گفت برای نقل این خاطره از علی فتح الله زاده اجازه گرفته – بهتر بود می گفت هماهنگ کرده – و سرپرست استقلال به او گفته حتی اگر لازم باشد در تایید او روی خط برنامه می آید و صحبت می کند. قلعه نویی در توصیف رابطه تیره و تاری که در این سالها با حجازی داشت مطالبی را برای اعلام از تریبون نود آماده کرده بود تا شاید به این ترتیب کمی از انتقادهایی که پس از فوت حجازی به سمت او سرازیر شد کاسته شود. او هوشمندانه دقایق پایانی برنامه را برای نقل خاطره اش انتخاب کرد و مشخص بود که در انتخاب این زمان با فردوسی پور هم هماهنگ کرده است. وظیفه مجری این بود که سئوال کوتاهی درباره لغو جشن تقدیر از قلعه نویی به دلیل فوت ناصر حجازی بپرسد تا قلعه نویی به این بهانه سخنرانی اش را آغاز کند. عادل سئوال را پرسید و خودش را کنار کشید. او می توانست ادعای عجیب قلعه نویی در مورد اتفاقات مربوط به آغاز دوران مربیگری حجازی در استقلال را به چالش بکشد اما انگار قرار نبود در این موضوع دخالت کند. عادل اگر همیشه همین طور باشد می تواند بزودی به جمع دوستان ویژه امیر قلعه نویی بپیوندد و دست از مجادلات بی حاصل با او بردارد. 

 

3- امیر قلعه نویی گفت سال 1375، زمانی که منصور پورحیدری از استقلال رفت علی فتح الله زاده از او به عنوان کاپیتان تیم خواست هدایت استقلال را در 7- 8 بازی باقی مانده فصل و جام در جام آسیا بپذیرد اما قلعه نویی زیر بار نرفته و پنج مربی را به فتح الله زاده پیشنهاد داده که یکی از آنها ناصر حجازی بود. قلعه نویی گفت به همراه چند نفر دیگر به منزل حجازی رفته و از او خواسته به استقلال بیاید و سرانجام این پروسه نهایی شده است. این یعنی ناصر حجازی در مسیر رسیدن به نیمکت استقلال به نوعی وامدار امیر قلعه نویی بوده، ادعایی که در ساعت دو و نیم بامداد خواب را از چشمان بسیاری از مخاطبان نود پراند. 

 

4- در داربی دور رفت لیگ سال 1375 استقلال پس از هفت سال با یک گل به پرسپولیس باخت تا رکوردی که آبی دوست ها در روزهای دور از جام استقلال به آن دل خوش کرده بودند هم مخدوش شود. پس از این شکست جایگاه کاظم اولیایی- مدیرعامل وقت باشگاه – به خطر افتاد و بالادستی ها تصمیم گرفتند تغییرات گسترده ای در استقلال ایجاد کنند. در آخرین روزهای نیم فصل جدایی اولیایی از استقلال رسمیت پیدا کرد و در حالیکه او هنوز پشت میزش حضور داشت جست و جوها برای انتخاب مدیرعامل جدید آغاز شد. علی فتح الله زاده، سردبیر آن روزهای هفته نامه استقلال جوان برای هواداران استقلال چهره شناخته شده ای نبود اما وقتی تبلیغاتش را برای تصاحب صندلی مدیرعاملی آغاز کرد خیلی زود در نگاه هواداران نشست. او که ساز و کار استفاده از ابزار رسانه ای را می دانست با شعار نشاندن ناصر حجازی روی نیمکت استقلال وارد کارزار شد. مردی که گفته می شد به واسطه برخی مخالفت های سیاسی هرگز نمی تواند سرمربی استقلال باشد اما فتح الله زاده که از حمایت رییس آن روزهای هیات مدیره استقلال هم برخوردار بود رسما اعلام کرد می تواند این مشکلات را حل کند و حجازی را روی نیمکت استقلال بنشاند. از نیم فصل دوم لیگ 76- 75 حجازی آمد و در اولین گام استقلال را برای حضور در مرحله نیمه نهایی جام در جام آسیا به ریاض برد. منصور پورحیدری برای آخرین بار در بازی با اورداباسی قزاقستان در ورزشگاه آزادی روی نیمکت استقلال نشست. آن روز هواداران استقلال می دانستند کار حجازی با استقلال تمام شده و در جریان بازی بارها نام سرمربی جدید تیم را فریاد زدند.

کدهایی که امیر قلعه نویی می دهد با واقعیت همخوانی ندارد. فتح الله زاده قبل از تصاحب صندلی اولیایی با حجازی تمام کرده بود و اصلا او به واسطه نام حجازی نظرها را جلب کرد و توانست مدیرعامل استقلال شود. قلعه نویی می گوید در آن مقطع 7- 8 بازی باقی مانده بود و این در حالیست که حجازی دقیقا از نیم فصل به استقلال آمد و هنوز یک نیم فصل دست نخورده را پیش رو داشت. آیا فتح الله زاده می خواست در تمام این مسابقات هدایت استقلال را به کاپیتان تیمش بسپارد؟ 

 

5- سال گذشته در مقطعی که اختلاف بین صمد مرفاوی و قلعه نویی بالا گرفته بود منصور پورحیدری در گفت و گویی خصوصیات اخلاقی این دو شاگرد سابقش را این طور توصیف کرد:« صمد زمانی که فوتبال بازی می کرد فقط حواسش به بازی خودش بود اما امیر آینده نگر بود و تحولات مدیریتی تیم را دنبال می کرد. اخلاق آنها به هیچ وجه شبیه هم نبود.» اینکه قلعه نویی به منزل حجازی رفته و از او خواسته به استقلال بیاید صحت دارد. کاپیتان آن روزهای استقلال که خوب می دانست سرمربی بعدی استقلال کسی غیر از حجازی نیست به جمع حامیان این جابه جایی پیوست و تلاش کرد نقش کوچکی را در هموار کردن مسیر ورود حجازی به استقلال بازی کند. امیر قلعه نویی در آن دوران فاصله ای تا آویختن کفشها نداشت. او می خواست بلافاصله با دستیاری در استقلال وارد دنیای مربیگری شود و برای رسیدن به این هدف باید در زمره موافقان حضور حجازی در استقلال قرار می گرفت. او چند ماه بعد دستیار حجازی شد اما اختلافات بین این دو خیلی زود کلید خورد و ناصرخان عذر امیرخان را خواست. 

 

6- ادعای حیرت انگیزتر قلعه نویی این بود که او با ناصر حجازی صرفا اختلاف فنی داشته و نه چیز دیگری. بی تردید نوجوانان کم و سن و سال هم به خاطر می آورند که مشکل حجازی با قلعه نویی به هیچ عنوان فنی نبود و در این سالها به ندرت اتفاق افتاد حجازی از سبک بازی استقلال قلعه نویی ایراد بگیرد. او به ساز و کار پیشرفت قلعه نویی در عرصه مربیگری انتقاد داشت و چندین بار صراحتا در گفت و گوهایش گفت زمانی که امیر در استقلال دستیار او بوده برای خالی کردن زیر پایش تلاش زیادی انجام داده. قلعه نویی و حجازی در دهه گذشته به انحای مختلف به یکدیگر تاختند و از هر حربه ای برای پیروزی در این جنگ استفاده کردند. با توجه به تعریفی که از روحیات قلعه نویی وجود دارد چگونه می توان پذیرفت او در این جدال ماجرای پیشنهاد دادن حجازی به فتح الله زاده را در گوشه ای از قلبش نگه داشته و آن را علنی نکرده است؟! امیر قلعه نویی  وقتی با مرفاوی دچار اختلاف شد در برنامه نود اعلام کرد این مربی بارها برایش پیغام و پسغام فرستاده بود تا به استقلال برگردد، او در یک سالی که مظلومی سرمربی استقلال بود چند مرتبه گفت مظلومی را خودش به فتح الله زاده پیشنهاد داده. چگونه می توان پذیرفت امیر قاعه نویی داستان حجازی را 15 سال جایی بازگو نکرده و از آن در صندوقچه اسرار سینه اش محافظت کرده است. آیا غیر از این است که اگر حجازی زنده بود این ادعا را با یک کتاب حرف پاسخ می داد و حقایق دیگری را علنی می کرد؟ ایا این سو استفاده از کوتاه بودن دست او از دنیا نیست؟ 

 

7- علی فتح الله زاده که حاضر است روی خط بیاید و ادعای قلعه نویی را تایید کند زمانی در کنار ناصر حجازی جبهه ای را در استقلال تشکیل داده بود که هدف اصلی آن جلوگیری از بازگشت امیر قلعه نویی به این تیم بود. حسن روشن در گفت و گویی گفته بود:" وقتی به فتح الله زاده گفتم اشتباه کردی فیروز کریمی را به استقلال آوردی ناسزایی به قلعه نویی گفت و پاسخ داد بهتر از این بود که آن .... رابه تیم برگردانم." حالا منافع آقایان این طور ایجاب می کند که در کنار هم باشند و یکدیگر را تایید کنند. در حالیکه دیگر پای مردی بنام ناصر حجازی در میان نیست. 

 

8- به عملکرد ناصر حجازی در قامت سرمربی استقلال انتقادهای زیادی وارد بود و اساسا هدف این نیست که پس از مرگش از او شخصیتی بسازیم که فقط و فقط اجحاف دیده و دم برنیاورده. حجازی اتفاقا تا زنده بود خوب از خودش دفاع می کرد و انتقادها و حملات را بی پاسخ نمی گذاشت. شاید حتی او به عنوان مربی قلعه نویی می توانست رابطه طرفین را طوری پیش ببرد که اختلافات قدیمی به روز خاکسپاری کشیده نشود. امیر قلعه نویی به عنوان یک انسان نمی تواند از مرگ منتقد قدیمی اش خوشحال باشد. قلب او هم از شنیدن این خبر حداقل برای چند ثانیه فشرده شده و شاید بغضی کوچکی هم راه گلویش را بسته باشد. چه آنکه اگر برعکس این اتفاق رخ می داد و استاد در سوگ شاگرد می نشست هم حتما می شد تصویر چشمان نم زده حجازی را شکار کرد. اکنون اما برای پاک کردن سیاهی های گذشته راهی وجود ندارد و داستان سرایی کار را از آنچه بوده و هست دردناک تر می کند.          

 

کاش ناصر خان زنده بود.... 

 

 

 

منبع:سایت گل 

 

 

 

      

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد