فوتبال روز:حمید و مهدی دو گلزن ایران در جام جهانی فرانسه و در مصاف تاریخی با آمریکا بودند اما دلیل این که حضور همزمان این دو در پرسپولیس با صلاحدید یکی از آنها ناممکن شده بر همه ما پوشیده است
وقتی امیر عابدینی از دو روز قبل وعده میدهد که در نشست خبری خود، همه را سورپرایز خواهد کرد احتمالا منظورش فقط سورپرایز کردن طرفداران داماش نیست. قطعی شدن قرارداد مهدی مهدویکیا با داماش گیلان برای پرسپولیسیها و برای تمام اهالی فوتبال یک خبر مهم و غافلگیرکننده محسوب میشود؛ حتی اگر در تمام روزهای گذشته زمزمه این انتقال به طور جدی نقل محافل فوتبال بوده باشد.
ضعف فنی مهدی، یک دروغ بزرگ بزرگ
به سختی میتوان باور کرد که پرسپولیسیها به همین راحتی دست رد به سینه بازیکنی زده باشند که حضورش در این تیم میتوانست ثمرات زیادی برای سرخپوشان داشته باشد. مهدی مهدویکیا 34ساله است اما با این وجود هرگز نمیتوان بر روی تواناییهای فنی او چشم بست و برتریهای او را نسبت به همپستیهای جوانترش در پرسپولیس کتمان کرد.
وحید هاشمیان که بسیاری از تواناییهای گذشته خود را از دست داده میگوید امسال با دیدن جوانهای لیگ به این نتیجه رسیده که حداقل تا 4سال دیگر میتواند به فوتبال ادامه بدهد. جالب اینکه این ادعا ادعای گزافی نیست و این را کیفیت پایین بازیکنان لیگ ما اثبات میکند، نه کیفیت بالا و آمادگی هلیکوپتر سابق.
این ماجرا در مورد مهدویکیا به شکل مضاعفی صدق میکند. چه، مهدی در یکی دو سال اخیر نشان داده هنوز بسیاری از تواناییهای فنی خود را حفظ کرده و در جناح راست پرسپولیس میتواند لقمه گلوگیری برای تمام چپپاهای لیگ ما باشد. میزان کارایی مهدی را از بازیهای فصل اخیرش در لباس استیلآذین نمیتوان متوجه شد چراکه در این تیم به دلایل عدیده هیچ بازیکنی در حد خودش و در حد استاندارد لیگ ایران ظاهر نشد.
دست راست استیلی قطع شد
علاوه بر تواناییهای فنی، در بعد روحی و روانی هم حضور مهدویکیا میتوانست کمک بزرگی برای پرسپولیسی شدن چهره پرسپولیس باشد. مهدی با توجه به سابقه درخشان و جایگاه رفیعی که در فوتبال ایران دارد میتوانست در لیگ یازدهم به یک شناسنامه برای هویتبخشی به پرسپولیس تبدیل شود. این موضوع بسیار مهمی است که متاسفانه از سوی مسئولان باشگاه همیشه کوچک شمرده میشود.
وقتی باشگاهی به بزرگی پرسپولیس گاهی مجبور میشود بازوبند کاپیتانی خود را به بازوی کسانی ببندد که از عمر پرسپولیسی شدنشان 5سال هم نمیگذرد، وقتی در حساسترین مقاطع فصل هیچ بزرگتری در میان بازیکنان نیست تا انسجام و همبستگی از دست رفته را به آنها بازگرداند، آن وقت است که فقدان یک بازیکن باتجربه که همه اعضای تیم او را قبول داشته باشند بیشتر از همیشه احساس میشود.
البته پرسپولیس امسال علی کریمی را برای پوشاندن این نقص در اختیار دارد اما فراموش نمیکنیم که این تیم در ابتدای فصل گذشته هم کریم باقری را در اختیار داشت، اما در روزهای پایانی فصل خبری از او نبود. این اشتباهی است که پرسپولیس حق تکرار آن را برای یک فصل دیگر ندارد. دایی سال قبل همه تخممرغهایش را در یک سبد چید و به شدت متضرر شد، کاش امسال جانشینان او به همین یک سبد قناعت نمیکردند.
مهدی مجیدی، فرهاد مهدویکیا
مهدی بازیکنی است که تمام پرسپولیسیها و استقلالیها شخصیت موجه او را میستایند و هرگز تا به حال دچار حواشی مرسوم و درگیریهای لفظی و غیرلفظی میان دیگر بازیکنها نشده است. طعنهآمیز است که او حتی وقتی در آلمان با یک حاشیه بزرگ روبهرو شد باز هم از چشم هموطنهایش نیفتاد و ماجرایی که برای هر بازیکنی میتوانست نقطه پایان زندگی حرفهای باشد لطمهای به مسیر زندگی او وارد نکرد.
استخدام مهدویکیا چه از بعد بالا بردن توان فنی و چه از بعد رشد شخصیت تیمی میتوانست اتفاقی بسیار مفید برای باشگاه پرسپولیس باشد. این نکتهای است که مدیر و مربی حال حاضر پرسپولیس به دلایلی که چندان روشن و شفاف نیست به آن اعتقاد ندارند. اما اکثر قریب به اتفاق هواداران سرخپوش به آن واقف بودند و از دست رفتن این فرصت برایشان قابل توجیه نیست.
نویسنده این یادداشت با این دسته از هواداران پرسپولیس کاملا همسو و همعقیده است و البته این همسویی ربطی به هواداری از پرسپولیس ندارد. اگر باشگاه استقلال هم در زمان بازگشت فرهاد مجیدی به ایران او را بیجهت از خود میراند و فرصت تماشای فرهاد در لباس آبی را از هواداران خود میگرفت، این قلم به همین اندازه به پیچوتاب درمیآمد.